لحظه ها عریانند

ساخت وبلاگ
تو اين جغرافياي تباه ؛ چيزي از عصبانيتم در مورد قتل دخترك كرد نمينويسمجان عزيز است،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،عصري رفتيم خونه برادرشوهرم بصرف كباب، نوش جان كرديم و خيلي رسمي گذشت ، فقط يه لحظه من و جاري پاچه همو گرفتيم كه ده ثانيه اي ول كرديم ! لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 134 تاريخ : شنبه 2 مهر 1401 ساعت: 18:47

چند روز قبل ميخواستم لوازم تحرير بخرم رفتم تو كوچه ي محله ي قديمي م ك دوران مجرديم چند سالي تو اون محل بوديم ؛ ماشين پارك كنمتو محله ي قديمي ما يه پيرمردي مغازه داشته و داره كه يكسري تره بار محدود ميفروشه ؛ هميشه تو ذهنم دلم ميخاس پدربزرگم هم مثل اين پيرمرد همچين فعاليت محدودي ميداشت ، اما چند سال بعدش پدربزرگم فوت شد و البته تو اون چند سالي ك توي اون محل ميزيستيم نشد ك از مغازه پيرمرده چيزي بخرم ولي تو دلم دوسش داشتماز قضا جا پارك فقط كنار مغازه ي اون پيرمرده بود و تازه آب كولر ساختمون اونها هم ميچكيد رو ماشينتو دلم گفتم حالا ده ديقه اي كارم تموم ميشه اشكال نداره آب كولر ميچكه، از ماشين ك پياده شديم بريم لوازم تحريريه؛ همون پيرمرده بدون سلام با لحن تند بهم گفت ماشين رو بردار ؛ گفتم : چرا؟ گفتش كه ماشين مياد برام بار مياره بايد پارك كنه ( دروغ همه مغازه دارا) با دست اشاره ب لوازم تحريريه كردم گفتم فقط همين مغازه كار دارمباز گفت : نه نه نهبا غيظظظ گفتم : بچه همراهمه ؛ همه جا پره من پن ديقه اي ميامباز گفت ؛: نه نه نه ....با حرص بهش گفتم : الحق كه پيرمردا بدجنس انقيافه چروكيده ش تو هم ك ميرفت معلوم نميشد از بس چروك داشتبقيه فحش ها رو تو دلم دادم و ماشين برداشتم رفتممن تو ذهنم اون پيرمرد رو همسان پدربزرگ صبور و با فهم و كمالاتم ميكردم در حاليكه عملاً مث پدرشوهرم وحشي بود ..............القضامن هر وقت جوونهاي ول توي پاركها رو ميبينم تو دلم ميگم : اينا صاحاب ندارن؟ پيش خودم ميگم يا اونا انقد پدر مادراشونو اذيت ميكنن ك خونواده هاشون بجا اينكه اجازه ندن اينا تو پاركها بيعار بگردن ؛ از خداشونه اينا خونه نباشن هر جهنم دره اي ميخان برن ؛ يا اينكه خانواده هاي لات و از هم گسيخته دارن ك رسم لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 140 تاريخ : شنبه 2 مهر 1401 ساعت: 18:47